از آنچه گذشت می توان دریافت که در قرآن کریم؛ آمدن «زکات» در کنار «صلاة» نشان آن است که رابطه با خداوند متعال از طریق نماز حاصل شده و رابطه با مخلوق خداوند از راه ادای زکات برقرار میشود. همراهی این دو به جهت اهمیت ویژه آنها است؛ زیرا نماز در آیات قرآن کریم و روایات اسلامی از جایگاه خاصی برخوردار است و زکات نیز در دین اسلام در بُعد اقتصادی و اجتماعی و ... بسیار اهمیت دارد و ذکر زکات در کنار نماز نشانه جامعیت اسلام و همه جانبهنگری دین مقدس اسلام است.
باید توجه داشت آیاتی که درباره زکات در قرآن کریم آمده، همه مربوط به زکات واجب اصطلاحی فقهی نیست؛ بلکه زکات با معانی متفاوت و همراه با عناوین مختلف ذکر شده است؛ مانند زکات واجب، زکات به معنای انفاق و صدقه مستحبی، زکات به معنای پاکی. اگرچه اکثر آیات مربوط به زکات در مورد زکات مال - اعم از واجب یا مستحب- است.
همچنین باید در نظر داشت که در صدر اسلام «زکات» در معنای لغوی (انفاق مال) به کار میرفته، نه در خصوص زکات واجب. علامه طباطبایی (ره) در ذیل آیه شریفه «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُۆْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ» (مائده، 55) «سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آوردهاند همانها که نماز را برپا میدارند، و در حال رکوع، زکات میدهند.») (بر اساس روایات متعددی از منابع شیعه و منابع اهل تسنن، این آیه شریفه در شأن امام علی (علیه السلام) نازل شده است)، میگوید: «اگر میبینید امروز وقتی زکات گفته می شود، ذهن منصرف به زکات واجب شده و صدقه به ذهن نمی آید، نه از این جهت است که بر حسب لغت عرب صدقه زکات نباشد، بلکه از این جهت است که در مدت هزار و چند سال گذشته از عمر اسلام، متشرعه و مسلمانان ، زکات را در واجب به کار برده ؛ وگرنه در صدر اسلام زکات به همان معنای لغوی خود بوده است و معنای لغوی زکات، اعم است از معنای مصطلح آن (زکات واجب فقهی)، و صدقه و انفاق مستحبی. در حقیقت زکات در لغت، مخصوصاً اگر در کنار نماز قرار گیرد، به معنای انفاق مال در راه خدا و مرادف آن است، همان که همین مطلب از آیاتی که احوال پیامبران گذشته را حکایت میکنند به خوبی استفاده میشود، مانند این آیه که درباره حضرت ابراهیم و اسحاق و یعقوب میفرماید: «وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِیتَاء الزَّكَاةِ » (انبیاء، 73) «ما وحى کردیم به آنان کارهاى نیک و نماز خواندن و زکات دادن را») و راجع به حضرت اسماعیل میفرماید: «وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ وَ کانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا» (مریم، 55) «اسماعیل چنان بود که همواره اهل خود را به نماز و زکات توصیه میکرد و در نزد خداوند پسندیده بود.»)
و درباره حضرت عیسی (علیه السلام) در گهواره میفرماید: «وَ أَوْصانِی بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیًّا»(مریم، 31) «و خداى من به من دستور داد که تا زندهام نماز و زکات را ترک نکنم»)
ناگفته پیداست که در شریعت ابراهیم و یعقوب و اسماعیل و عیسی (علیه السلام) زکات به آن معنایی که در اسلام است نبود.
همچنین در قرآن میخوانیم: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى»(اعلی، 15) «به تحقیق رستگارى یافت آن که تزکیه کرده و به یاد خدایش افتاده نماز گزارد») و «الَّذِینَ لا یُۆْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ کافِرُونَ» (فصلت، 7) «آنان که زکات را نمیپردازند، و آخرت را منکرند») و «وَ الَّذِینَ هُمْ لِلزَّکاةِ فاعِلُونَ» (مۆمنون، 4) «آنهایى که دستور زکات را انجام میدهند») و آیات دیگری که در سورههای مکی و مخصوصاً سورههایی که در اوایل بعثت نازل شده مانند سوره «حم سجده» و امثال آن.
چه این سورهها وقتی نازل شدند که اصولاً زکات به معنای معروف و مصطلح فقهی هنوز واجب نشده بود، و لابد مسلمانان آن روز از کلمه زکاتی که در این آیات است، چیزی میفهمیدهاند، بلکه این آیه مربوط به زکات: «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ»(توبه، 103) دلالت دارد بر اینکه زکات مصطلح یکی از مصادیق صدقه است، و از این جهت آن را زکات گفتهاند که صدقه است، و چون صدقه پاک کننده است، زکات هم از تزکیه و به معنای پاک کردن است.
در قرآن کریم با اینکه پرداخت زکات به عنوان یک واجب مالی مورد تأکید قرار گرفته، اما به طور مشخص موارد وجوب آن معیّن نشده است و موارد وجوب آن در روایات بیان شده است.
پی نوشت ها:
[1]. سوره بقره، آیات 43، 82، 110، 177، و سوره نور آیات 37، 56 و سوره مجادله، آیه 13 و سوره احزاب، آیه 33، و سوره لقمان، آیه 4، و سورهروم، آیه 36 و ....
[2]. وسائل الشیعه، ج 6، باب 3، ص 11، ح 2.
[3]. سوره مۆمنون، آیه 4.
[4]. سوره احزاب، آیه 33.
[5]. سوره توبه، آیه 11.
[6]. وسائل الشیعه، ج 6، ص 3، ح 1.
فرآوری: آمنه اسفندیاری
بخش قرآن تبیان