الف) آثار مادى روزه:
يكى از فوايد بسيار مهم روزه مسأله بهداشت جسمى روزهدار است. بدن پس از يك سال سوخت و ساز و فعاليت مداوم فرصت استراحتى پيدا مىكند تا نيروى تازهاى بگيرد و از سوى ديگر ذخاير چربى كه زيانهاى فراوانى بر بدن دارد تحليل رفته و كاسته مىش ود. پيامبر اكرم(ص) با جملهاى ساده و كوتاه كه در بر دارنده تمامى منافع طبّى روزه است بر اين مهم تأكيد كرده مىفرمايد: «صوموا تصحّوا؛ روزه بگيريد تا سالم بمانيد.»(25) نظر به آنكه اين بُعد از روزه در ميان دانشمندان، زياد مورد توجه بوده و درباره آن بحث شده به همين مقدار كفايت مىكنيم.(26)
اثر دوم اينكه روزه، شدّت شهوت را فرو مىنشاند. بسيارى از لغزشهاى آدمى در زندگى ناشى از شهوات جنسى است بويژه اينكه جوانان در دوران تجرد با اين معضل روبرويند از اين رو در روايات به نقش روزه در مهار اين قوه حساس اشاره شده است:
در روايتى از پيامبر اكرم آمده است كه: «بر شما باد به روزه گرفتن كه آن رگها را مىبُرد (شهوت را كم مىكند) و سرمستى را مىبَرد.»(27)
اثر سوم از آثار مادى روزه، نظم اقتصادى و معيشتى روزهدار است. رعايت حد اعتدال در خوردن و آشاميدن به كم شدن بخشى از خواستههاى جسمى و در نهايت به بهبود وضع مادى روزهدار و ميانهروى او در زندگى كمك مىكند.(28) علاوه بر آن چون اعضاى خانواده به مدت يكماه در وقت افطار و سحر به طور منظم بر سر سفره حاضر مىشوند تداوم اين عمل سبب تقويت نظم در خانواده مىگردد.
ب) آثار معنوى:
بالاتر از آثار مادى روزه، آثار گسترده معنوى آن است،گذشته از آنچه در بحث از تقويت ملكات اخلاقى گفته شد روزه باعث دور شدن شيطان(29)، رهايى از آتش جهنم،(30) بخشش گناهان،(31) آرامش روحى،(32) استجابت دعا(33)، رسيدن به يقين و معرفت(34) و پاداش فراوان اخروى(35) براى روزهدار مىگردد كه هر يك از اين فوايد بطور گسترده، در روايات مورد توجه قرار گرفته است.
آثار اجتماعى روزه
روزه اگر با رعايت آداب لازم و توجه به توصيههاى ارايه شده توسط معصومين صورت بگيرد فوايد جمعى فراوانى به همراه دارد كه به طور خلاصه به بخشى از آنها اشاره مىكنيم.
1) مواسات و همدردى با بينوايان: تحمل تشنگى و گرسنگى هر چند مدت اندكى باشد آدمى را به ياد بينوايان مىاندازد و روحيه شفقت و مهربانى و كمك به همنوع و بذل و بخشش و سخاوت و در نهايت تواضع و فروتنى نسبت به ديگران بويژه كسانى كه از حيث معيشتى در سطح پايينترى قرار دارند را در وجود انسان زنده مىكند. امام حسن عسگرى(ع) در پاسخ به پرسش از علت واجب شدن روزه فرمودند: «تا توانگر درد گرسنگى را بچشد و در نتيجه به مستمندان كمك كند».(36)
2) ايجاد امنيت اجتماعى: روزهدار براى هدر نرفتن نتيجه گرسنگى و تشنگى كوشش مىكند حداقل در ماه رمضان بخشى از گناهان خود را ترك كند بويژه كه اين گناهان مىتواند مربوط به حوزه زندگى اجتماعى باشد. آمارهايى كه همواره توسط مقامات انتظامى درباره كاهش روند جرم و جنايت در ماه رمضان منتشر مىشود بهترين دليل بر اين مسأله است.
3) استحكام پيوندهاى خانوادگى: از جمله وظايف مؤمن روزهدار آن
است كه در اين ماه در اخلاق فردى و اجتماعى خود تجديد نظر كند «احترام به سالمندان، ترحم بر كوچك و بزرگ، صله ارحام و افطار دادن» تنها بخشى از توصيههاى پيامبر در خطبهاى است كه در آخرين جمعه ماه شعبان ايراد كردند و در آن وظايف روزهدار و فضايل روزه را بر شمردند. با دقت در اين توصيهها اصلاح روح حاكم بر پيوندهاى اجتماعى روزهدار به وضوح مشاهده مىگردد.(37)
با اميد به آنكه بتوانيم از اين ماه پر بركت كمال استفاده را نماييم.
پىنوشتها:
1) وسايل الشيعه، ج 7، باب 18، حديث 16 ؛ تفسير نمونه، ج 1، ص 635.
2) تفسير كبير، فخر رارزى، ج 5، ص 91 ؛ تفسير تبيان شيخ طوسى، ج 2، ص 121.
3) منبع پيشين.
4) بحارالانوار، ج 96، ص 377.
5) تفسير كشف الاسرار، ج 1، ص 495.
6) عيون الاخبار، ج 1، ص 295 - 296 ؛ امالى صدوق، ص 57 - 58.
7) تفسير مجمع البيان، ج 2، ذيل آيه.
8) كنز العمال، حديث 564.
9) بحارالانوار، ج 70، ص 289، ح 21.
10) الكافى، ج 4، ص 62، ح 1.
11) بحارالانوار، ج 96، ص 356.
12) بحارالانوار، ج 96، ص 368، ح 47.
13) بحارالانوار، ج 77، ص 27، ح 6.
14) ترجمه ميزان الحكمه، ج 7، ص 3210، به نقل از امالى طوسى، ص 166 و 277.
15) بحارالانوار، ج 96، ص 296، ح 28.
16) بحارالانوار، ج 96، ص 294، ح 21.
17) سوره انعام، آيه 91.
18) معراج السعادة، ملا احمد نراقى، ص 784 - 785، با دخل و تصرف.
19) كشف الاسرار، ج 1، ص 495.
20) تفسير التحرير و التنوير، محمد الطاهر ابن عاشور، ج 1، ص 159.
21) بحارالانوار، ج 96، ص 369، ح 51، حديث امام رضا7.
22) تفسير المنار، ج 2، ص 154.
23) سوره بقره، آيه 138.
24) بحارالانوار، ج 96، 368.
25) تفسير المنير، الدكتور وهبه الزحيلى؛ جامع الاحاديث، ج 9، ص 100.
26) ميزان الحكمه، ج 7، ص 3209 ؛ به نقل از كنز العمال، حديث 23610.
27) ميزان الحكمه، ج 7، ص 3209 ؛ به نقل از كنز العمال، حديث 23610.
28) تفسير المنير، ج 2، ص 131 با تصرف.
29) بحارالانوار، ج 96، ص 255.
30) ميزان الحكمه، ج 7، ح 10922.
31) بحار، ج 96، ص 355.
32) امالى الطوسى، ص 296، ح 586.
33) عيون الاخبار، ج 1، ص 297 - 298.
34) بحارالانوار، ج 77، ص 27.
35) همان منبع، ج 96، ص 355.
36) همان منبع، ص 369.
37) بحارالانوار، ج 96، ص 358.
منبع: ماهنامه پاسدار اسلام ،شماره 286