loading...
قرآن و عترت
کنعانی هرندی بازدید : 24 چهارشنبه 04 تیر 1393 نظرات (0)


 

اعمال عمومى ماه رمضان


1 ـ روزه داشتن: چنانچه افراد مكلّف عذر شرعى نداشته باشند، روزه‏هاى اين ماه بر آنان واجب است.

2 ـ صدقه دادن(1)

3 ـ ترك گناه: از بهترين كارهاى اين ماه ترك گناه است.(2)

4 ـ تلاوت قرآن: بهار قرآن، ماه رمضان است، از امام صادق عليه‏السلام نقل شده است: «با قرائت قرآن به استقبال اين ماه برويد.»(3)

5 ـ تعقيبات مخصوص: پس از نماز اين تعقيبات خوانده شود.

«اللّهم ارزقنى حج بيتك الحرام فى عامى هذا و فى كلّ عام...

ياعلىُّ ياعظيم، ياغفور يارحيم، انت الرّب العظيم...

اللّهم ادخل على اهل القبور السّرور، اللّهم اغن كلّ فقير...»

صورت كامل آن‏ها در مفاتيح الجنان، آمده است.(4)

6 ـ پرهيز از پرخورى: كسانى كه در اين ماه از روزه داشتن مثل مسافران معافند، مكروه است كه پرخورى كنند.(5)

7 ـ خواندن دعاى مخصوص هر روز ماه مبارك رمضان كه در ضمن اعمال روزهاى اين ماه در مفاتيح ذكر شده است.(6)

8 ـ قبل از اينكه 23 روز از ماه رمضان‏بگذرد، مسافرت‏هاى غير ضرورى كراهت دارد.(7)

9 ـ احترام به كوچك و بزرگ:

حضرت محمد مصطفى صلى‏الله‏عليه‏و‏آله هنگام ورود اين ماه در فرازى از مواعظ خود فرموده است:

«به بزرگان احترام گذاريد و كودكان را مورد مهربانى و عطوفت قرار دهيد، با نزديكان خود رفت و آمد داشته باشيد. آن كه در اين ماه اخلاقش را نيكو نمايد، جواز عبور از صراط را به دست آورده است.»(8)

10 ـ اطعام روزه داران(9)

11 ـ خواندن دعاى افتتاح در هر شب(10)

12 ـ خواندن نافله هر شب(11)

13 ـ غسل

در شب‏هاى فرد و تمام شب‏هاى دهه آخر ماه مبارك رمضان، غسل مستحب است.(12)

14 ـ رعايت آداب افطار:

الف ـ هنگام افطار، پس از تلاوت سوره قدر، دعاى زير خوانده شود.

«اللهم لَكَ صُمتُ وَ عَلى رزقِكَ افطرْتُ وَ عَلَيكَ تَوكلتُ؛ پروردگارا براى تو روزه گرفتم و با رزقِ تو افطار كردم و بر تو توكل كردم.»

ب ـ با غذاى حلال، روزه خود را باز نمايد و بهتر است با خرما باشد.

ج ـ بهتر است افطار بعد از نماز مغرب و عشا باشد، مگر آن كه ضعف بر او غلبه كرده باشد، يا گروهى منتظر او باشند.(13)

15 ـ دعاى افتتاح در هر شب ماه مبارك رمضان خوانده شود. (14)

16 ـ نافله مخصوص هر شب ماه مبارك رمضان.(15)

شب اول ـ چهار ركعت در هر ركعت بعد از حمد پانزده مرتبه سوره قل هو الله احد...

شب دوم ـ چهار ركعت، در هر ركعت بعد از حمد بيست مرتبه سوره اناانزلناه فى ليلة القدر...

شب سوم ـ ده ركعت در هر ركعت بعد از حمد پنجاه مرتبه سوره قل هو الله احد....

شب چهارم ـ هشت ركعت در هر ركعت بعد از حمد بيست مرتبه سوره انا انزلناه فى ليلة القدر...

شب پنجم ـ دو ركعت در هر ركعت بعد از حمد پنجاه مرتبه سوره قل هو الله احد....» و بعد از سلام صد مرتبه صلوات.

شب ششم ـ چهار ركعت در هر ركعت بعد از حمد يك مرتبه سوره تبارك الذى بيده الملك

شب هفتم ـ چهار ركعت در هر ركعت بعد از حمد سيزده مرتبه سوره انا انزلناه فى ليلة القدر...

شب هشتم ـ دو ركعت در هر ركعت بعد از حمد ده مرتبه سوره قل هو الله احد.... و بعد از سلام هزار مرتبه سبحان الله

شب نهم ـ شش ركعت در بين نماز مغرب و عشا خوانده شود كه در هر ركعت بعد از حمد هفت مرتبه آية الكرسى و بعد از اتمام، پنجاه مرتبه اللهم صل على محمد و آل محمد.

شب دهم ـ بيست ركعت در هر ركعت بعد از حمد سى مرتبه سوره قل هو الله احد...

شب يازدهم ـ دو ركعت در هر ركعت بعد از حمد، بيست مرتبه سوره انا اعطيناك الكوثر

شب دوازدهم ـ هشت ركعت در هر ركعت بعد از حمد سى مرتبه انا انزلناه فى ليلة القدر

شب سيزدهم ـ چهار ركعت در هر ركعت بعد از حمد بيست و پنج مرتبه سوره قل هو الله احد

شب چهاردهم ـ شش ركعت در هر ركعت بعد از حمد سى مرتبه سوره اذا زلزلت الارض زلزالها...

شب پانزدهم ـ چهار ركعت در دو ركعت اول بعد از حمد صد مرتبه سوره قل هو الله احد و در دو ركعت ديگر پنجاه مرتبه سوره قل هو الله احد

شب شانزدهم ـ دوازده ركعت در هر ركعت بعد از حمد دوازده مرتبه سوره الهيكم التكاثر

شب هفدهم ـ دو ركعت در ركعت اول بعد از حمد هر سوره كه بخواهد، بخواند و در ركعت دوم بعد از حمد صد مرتبه قل هو الله احد و بعد از سلام صد مرتبه لا اله الا الله

شب هيجدهم ـ چهار ركعت در هر ركعت بعد از حمد بيست و پنج مرتبه انا اعطيناك الكوثر

شب نوزدهم ـ پنجاه ركعت در هر ركعت بعد از حمد سوره اذا زلزلت الارض زلزالها...

شب بيستم تا شب بيست و چهارم ـ در هر يك هشت ركعت به هر سوره‏اى كه بخواهد بخواند.

شب بيست و پنجم ـ هشت ركعت در هر ركعت بعد از حمد ده مرتبه سوره قل هو الله احد

شب بيست و ششم ـ هشت ركعت در هر ركعت بعد از حمد صد مرتبه سوره قل هو الله احد

شب بيست و هفتم ـ چهار ركعت در هر ركعت بعد از حمد بيست و پنج مرتبه سوره قل هو الله احد

شب بيست و هشتم ـ شش ركعت در هر ركعت بعد از حمد صد مرتبه آية الكرسى و صد مرتبه قل هو الله احد و صد مرتبه سوره كوثر و بعد از نماز صد مرتبه صلوات

شب بيست و نهم ـ دو ركعت در هر ركعت بعد از حمد بيست مرتبه سوره قل هو الله احد

شب سى ام ـ دوازده ركعت در هر ركعت بعد از حمد بيست مرتبه قل هو الله احد و بعد از نماز صد مرتبه صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد.

قابل توجه اينكه، در تمام نمازهاى ذكر شده هر دو ركعت، با يك سلام است.

کنعانی هرندی بازدید : 50 چهارشنبه 04 تیر 1393 نظرات (0)

 


بار ديگر ماه مبارك رمضان فرا رسيد ماهى كه سراسر مهر و رحمت و اميد و نعمت است. عيد اولياى الهى و بهار قرآن، گلستان دعا و بوستان مناجات با معبود. ماهى كه شب قدرش ظرف نزول قرآن است. شب نور و بركت، شب عفو و رحمت، شب آزادى و حريت و شب بيدارى و سعادت و ا گر چنين ماه و چنين شبى نبود چگونه انسان غفلت زده و آلوده و در بند هواها و هوس‏هاى نفسانى را اميد به بيدارى و بازگشت به خويش بود.

عاشقان كوى دوست ماه‏هاست كه در انتظار فرارسيدن اين ماه‏اند و از رجب به استقبالش شتافتند تا با زلال عطوفت الهى غبار از جان و زنگار از قلب خويش بزدايند.
و ما نيز قلم به كف گرفتيم تا با نگارش ذره‏اى از بى‏كران فضيلت و آثار و ثمرات روزه، پندى به خويش و تذكرى به دوستان اهل معرفت دهيم.

فضيلت ماه مبارك رمضان
براساس آيات و روايات، ماه مبارك رمضان ماهى است ممتاز از ديگر ماهها و از حيث فضيلت بسيار برتر از آنها كه نه فقط در امت پيامبر بلكه در امم سابق نيز چنين بوده است. قران نزول خود را در اين ماه عظيم مى‏داند: «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِى أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْءَانُ» براساس روايات، ديگر كتب آسمانى نيز در اين ماه نازل شده از جمله طبق روايتى از امام صادق(ع) «تورات» در ششم ماه مبارك رمضان، «انجيل» در دوازدهم، «زبور» در هجدهم و قرآن در شب قدر نازل گرديده است.(1)

ماه رمضان «شهر اللّه»(2) لقب گرفته است. براساس اين قول رمضان اسمى از اسماء الهى است(3) و از اين‏رو در حديثى از امام على(ع) آمده است كه فرمودند: «لاتقولوا رمضان و لكن قولوا شهر رمضان فانكم لاتدرون ما رمضان؛ نگوييد رمضان، بلكه بگوييد ماه رمضان. همانا شما نمى‏دانيد رمضان چيست؟»(4)

درباره معناى «رمضان» علاوه بر قول نقل شده در بالا دو معناى ديگر نيز بيان شده است كه نظر به ارتباط معناى لغوى با فضيلت اين ماه ذكر آن خالى از فايده نيست. و ما اين دو معنى را از تفسير لطيف كشف الاسرار نقل مى‏كنيم: «اينك ماه رمضان اقبال كرد بر دوستان، ماهى كه هم بشويد و هم بسوزد. بشويد به آب توبه دلهاى مجرمان، بسوزد به آتش گرسنگى تنهاى بندگان، اشتقاق رمضان از «رَمْضا» است يا از «رَمَضَ» اگر از «رمضا» است آن سنگ گرم باشد كه هر چه بر آن نهند بسوزد و اگر از «رمض» است باران باشد كه به هر چه رسد آن را بشويد.»( 5)

در ابتداى خطبه طولانى پيامبر اكرم(ص)نيز كه در آخرين جمعه ماه شعبان ايراد شده است گوشه‏اى از فضيلت اين ماه بيان شده و آمده است: «اى مردم بدرستى كه رو كرده به سوى شما ماه خدا و رحمت و آمرزش الهى، ماهى كه نزد خدا بهترين ماهها و روزهايش بهترين روزها و شبهاي ش بهترين شب‏ها.... اى مردم! درهاى بهشت در اين ماه گشوده است.... و درهاى آتش بسته... و شياطين در بندند...»(6)

سخن در باب فضيلت اين ماه بسيار است و مجال اندك. اما براى ورود به بحث حقيقت روزه و آثار و ثمرات آن لازم بود شناختى هر چند اندك از فضيلت اين ماه داشته باشيم چرا كه درخت عمل در سرزمين معرفت مى‏رويد اگر اين معرفت درست باشد عمل صالح نيز درست و در غير اين صور ت عمل ما آفت‏پذير خواهد بود.

حقيقت روزه
قرآن كريم در اشاره‏اى بسيار كوتاه اما پر مغز و پر معنى حقيقت روزه و هدف از آن را بيان فرموده است در آيه 183 سوره بقره مى‏خوانيم: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! روزه بر شما واجب شد همانگونه كه بر پيشينيان شما واجب گرديد باشد كه پرهيزكار شويد.»

خداوند اين آيه را با خطاب خاص خود به دوستانش آغاز مى‏كند و چه خطابى برتر از خطاب معبود با انسان، كه چنين نواى گوش‏نوازى قبل از هر چيز تمامى سختى‏هاى روزه را از ياد انسان مى‏برد. امام صادق(ع) درباره اين خطاب الهى مى‏فرمايند: «لذّة ما فى النداء اَزال تَعَ بَ العبادة و العناء؛(7) لذت آنچه در اين خطاب است رنج و سختى عبادت را از بين مى‏برد».

در ادامه آيه خداوند فلسفه تشريع روزه را كه در اُمم گذشته نيز جريان داشته بيان مى‏كند و مى‏فرمايد: «لعلّكم تتقون» رسيدن به مرحله تقوا هدف روزه و حقيقت آن است. از اين عبارت كوتاه مى‏توان دنيايى از معنا را فهميد چرا كه تقوا «خير دنيا و آخرت»(8) و «سرآمد همه كارهاست»(9) و رسيدن به اين مهم يعنى نهايت كمال آدمى و سعادت دنيا و آخرت.

چنانكه تقوا همه جانبه است و فقط به تقواى قلب يا عضو خاص يا حوزه معين اعم از فرهنگى، اخلاقى، اجتماعى، سياسى، اقتصادى، محدود نمى‏شود و شامل همه اين ابعاد مى‏گردد. روزه نيز فقط امساك از خوردن و آشاميدن نيست بلكه روزه دل، روزه چشم، روزه زبان، روزه قلب را شا مل مى‏شود و در يك كلام آنكه تمامى وجود آدمى در اختيار احكام و فرائض الهى باشد.

چنين روزه‏اى سپر آدمى است(10) در برابر آتش، بهشت را واجب مى‏كند(11) و خالص شدن آدمى را به همراه مى‏آورد(12) و به ميراث روزه كه همان يقين به ذات اقدس الهى است نايل مى‏كند. در حديث معراج آمده است كه پيامبر(ص) فرمود: «پروردگارا! ميراث روزه چيست؟ خداوند فرم ود: روزه حكمت به ارث مى‏نهد و حكمت معرفت و معرفت يقين مى‏آورد و چون بنده به يقين رسيد ديگر براى او اهميتى ندارد كه چگونه شب و روز خود را بگذراند. به سختى يا به آسانى».(13)

اما روزه‏اى كه فقط امساك از خوردن و آشاميدن بدون توجه به محرمات الهى و واجبات خداوندى باشد بهره آن همان گرسنگى و تشنگى و رفع تكليفى بيش نخواهد بود. چنانكه پيامبر خدا(ص) مى‏فرمايند: «بسا روزه‏دارى كه بهره او از روزه‏اش گرسنگى و تشنگى است و بسا شب زنده‏دا رى كه بهره او از عبادت شبانه‏اش فقط بى‏خوابى است.»(14) چه خسران زده‏ايم اگر تشنگى و گرسنگى را تحمل كنيم و دست خالى اين ماه را پشت سر بگذاريم در اين صورت سپر آتش را كه همان اصل روزه است به همراه داريم اما با اعمال ناشايستمان آن سپر را پاره كرده‏ايم سپرى ك ه از ما در برابر آتش محافظت نمى‏كند. اين سپر را چه فايده و اين روزه را چه سود كه پيامبر عظيم مى‏فرمايد: «الصُّوُم جُنَّةٌ مالَمْ يَخْرقْها»(15) روزه سپر است تا زمانى كه (آدمى با اعمال ناشايست) آن را ندرد»

مراتب روزه
چنانكه تقوا را مراتبى است و انسانها در بهره‏مندى از آن يكسان نيستند روزه هم كه ابزارى براى رسيدن به تقوا است درجات و مراتبى دارد. اهل معرفت در بيان درجات روزه همانند تقوا سه مرتبه و درجه براى آن قايل شده‏اند.
1) روزه عوام كه همان پرهيز از خوردن و آشاميدن و ساير مبطلات روزه است و از آدمى دفع تكليف مى‏كند.
2) روزه خواص: كه علاوه بر آنچه عوام از آن پرهيز مى‏كنند ساير اعضاى بدن نظير چشم و گوش و دهان و... از گناهان دورى مى‏كنند كه افطار چنين روزه‏اى، ارتكاب گناه و انجام معصيت است.
امام على(ع) چنين مرتبه‏اى را اين‏گونه معرفى مى‏فرمايند: «روزه‏دارى، پرهيز از حرام‏هاست، چنانكه انسان از خوردن و آشاميدن خوددارى مى‏كند».(16)
3) روزه خواص خواص: كه علاوه بر آنچه در دو مرحله پيش گذشت روزه‏دار، دل را از مشغول شدن به افكار دنيوى و اخلاق رذيله و هر آنچه غير خداست محافظت كند و افطار اين نوع از روزه به ياد غير خدا و روز قيامت بودن است و حاصل اين روزه روگردانيدن از غير خداست چنانكه خداوند فرمود: «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ؛(17) بگو خدا و هر چه غير اوست واگذار».
اين مرتبه از روزه اختصاص به انبياء و صديقين و مقرّبين دارد و ثمره اين روزه نايل شدن به مشاهده جمال لقاى الهى است و رسيدن به چيزى كه هيچ چشمى نديده و هيچ گوشى نشنيده، و به خاطر احدى خطور نكرده است.(18)

رشيدالدين ميبدى در تفسير گرانسنگ كشف الاسرار با بيانى لطيف اين مرتبه از روزه را چنين بيان مى‏دارد: «روزه جوانمردان به زبان اهل حقيقت بشو و ثمره و سرانجام آن بدان، چنانكه تو تن را به روزه‏دارى و از طعام و شراب بازدارى ايشان دل را به روزه در آرند و از جمل ه مخلوقات باز دارند. تو از بامداد تا شبانگاه روزه‏دارى. ايشان از اول عمر تا آخر عمر روزه دارند. ميدان روزه تو يك روز است، ميدان روزه ايشان يك عمر»(19)

آثار و بركات روزه‏
چنانكه گفتيم حقيقت روزه تقواى همه جانبه است و هر كه به تقوا دست پيدا كند به ثمرات دنيوى و اخروى فراوانى كه قرآن و روايات به طور گسترده بدان اشاره كردند دست مى‏يابد. اما براى آنكه از كلى گويى خارج شده و به طور خاص به ثمرات تقواى ناشى از روزه نايل شو يم به بخشى از آن اشاره مى‏كنيم.

در يك تقسيم بندى كلى - هر چند بعضى عناوين قابل تداخل در يكديگرند - بخشى از آثار روزه را مى‏توان به آثار فردى و آثار اجتماعى تقسيم كرد.

آثار فردى‏
1) تقويت مكارم اخلاقى: ماه مبارك رمضان ماه ايجاد و تقويت بسيارى از ملكات اخلاقى است كه آدمى مى‏تواند با نهادينه كردن و درونى كردن اين ملكات، راه خود را براى حركت در اين مسير در ماههاى بعد فراهم سازد. تقويت اراده و رسيدن به حريت و آزادگى اولين ثمره روزه است. انسانى كه در ماههاى ديگر به محض اراده خوردن و آشاميدن و ديدن شنيدن و گفتن هر چيز به انجام آن قادر بود. در اين ماه با سختى فراوان بايد مانع اين همه شود. چنين كنترلى روح را از بند شهوات آزاد مى‏كند و اراده آدمى را تقويت مى‏نمايد. تقويت اراده‏اى ك ه مى‏تواند سرآغاز اراده‏هاى بزرگتر و پولادين‏تر گردد.

مبناى انسانيت بر تزكيه نفس و مبناى تزكيه نفس بر تقويت اراده است، روزه‏دار در اين ماه با تقويت اراده، قواى جسمى حيوانى را كه در ديگر ماهها قدرتمند شده بودند ضعيف مى‏كند و قواى ضعيف شده روحانى را تقويت مى‏كند بگونه‏اى كه برخواسته‏هاى شهوانى غلبه كند(20) و اين مبدأ و مقصد خودسازى است.

تقويت اراده امكان صبر بر نعمت و معصيت و مصيبت را به آدمى عطا مى‏كند به گونه‏اى كه تمامى حالات، روحيات، گفتارها و كردارهاى او در راستاى رضاى الهى قرار مى‏گيرد و به مقام صابران كه در قرآن بشارت الهى را به همراه دارد نايل مى‏شود. در روايات رسيدن به مقام صب ر از جمله حكمتهاى روزه معرفى شده است(21).

در حديثى از پيامبر(ص) نصف روزه «صبر» شمرده شده: «الصّيام نصفه الصبر»(22)
حاصل اين ملكات اخلاقى رسيدن به اخلاص است و اخلاص آدمى را همرنگ خداوند مى‏سازد و او را آينه صفات و اسماء الهى مى‏نمايد: «صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً»(23).
از حضرت فاطمه(س) در زمينه نقش روزه در اخلاص نقل شده كه: «خداوند روزه را به خاطر تثبيت اخلاص واجب فرموده است».(24)

2) آسايش دنيوى و اخروى: روزه علاوه بر رشد فضايل اخلاقى نقش بسزايى در آسايش دنيوى انسان چه در امور مادى و چه در امور معنوى دارد كه در زير به آن مى‏پردازيم.

کنعانی هرندی بازدید : 27 چهارشنبه 04 تیر 1393 نظرات (0)
پاسخ اجمالی

در نظام اقتصادى اسلام، تعیین قیمت در بازار، بر اساس عرضه و تقاضاست، ولى این بازار از سوى قوانین ثابت شرعى و متغیر حکومتى، محدود و توسط دولت نظارت مى‏شود. البته اگر دولت در مواردى تشخیص دهد که تعیین قیمت خاص، تأمین کننده مصالح اسلام و مسلمین است، مى‏تواند اقدام به قیمت گذارى نماید.

پاسخ تفصیلی

یکى از مبانى اقتصادى اسلام، "آزادى اقتصادى" است. هر فرد، از دیدگاه اسلام، مى‏تواند در انواع فعالیت هاى اقتصادى، به شرط رعایت حدود و مقرّرات اسلامى، وارد شود. بنابر این، هر چند اصل اولى در زمینه‏ى فعالیت اقتصادى از دیدگاه اسلام، آزادى است، ولى این آزادى، براى رسیدن بشر به سعادت و کمال واقعى، محدود به حدود الهى شده است. و این امر کاملاً منطقى و عقلانى مى‏باشد، زیرا آدمى در پرتو آزادى به رشد مطلوب خود دست مى‏یابد و مى تواند استعدادهاى خود را، چنان که باید، به ظهور برساند. به دلیل ناتوانى بشر در تشخیص مصالح واقعى خود و آزمندى و طمع او که باعث مى‏شود تنها به حاصل عاجل کار خود بیندیشد و از اثر آجل آن غفلت کند، اگر آزادى او به وسیله‏ى هدایت هاى الهى و ضوابط شرعى جهت داده نشود، نتیجه‏اى جز نابودى امکانات سعادت واقعى و تلاش براى سلطه بر دیگران، و بى ‏توجهى هر چه بیشتر از معنویات، نخواهد داشت. و از این رو، اسلام، نه مانند سوسیالیسم به کلى با آزادى اقتصادى مخالفت می کند و آن را مضرّ به حال جامعه می داند و نه مانند سرمایه دارى با طرح آزادى بدون قید و شرط، زمینه ی فساد و تباهى آدمى را فراهم کرده است. بلکه به تعبیر شهید صدر راهى میانه را پیموده که آزادى را تصفیه مى‏کند و آن را صیقل مى‏زند و از آن وسیله‏اى براى صلاح و خیر انسانیت مى‏سازد.[1]

در اقتصاد سرمایه‏دارى، قیمت در بازار بر اساس نیروهاى عرضه و تقاضا تعیین مى‏گردد. به اعتقاد اقتصاد دانان سرمایه‏دارى اگر انسان‏ها به صورت کاملاً آزاد و بدون دخالت و نظارت هیچ گونه عامل خارجى، حتى دولت، به داد و ستد بپردازند، بر آیند نیروهاى عرضه و تقاضاى موجود در این بازار، قیمتى را مشخص مى‏کند که مطلوبیت متقاضى و سود عرضه کننده را به حداکثر مى‏رساند. و چون حداکثر بهره‏مندى هدف سرمایه دارى است، همین قیمت تأمین کننده ى هدف و مطلوب معرفى مى‏شود.

در نظام اقتصادى اسلام، تعیین قیمت در بازار، هر چند بر اساس نیروهاى عرضه و تقاضاست، ولى این بازار از سوى قوانین ثابت شرعى و متغیر حکومتى محدود و توسط دولت نظارت مى‏شود. البته اگر دولت در مواردى تشخیص دهد که تعیین قیمت خاص، تأمین کننده مصالح اسلام و مسلمین است، مى‏تواند اقدام به قیمت گذارى نماید.

مطلوبیت قیمت نیز تابع میزان هماهنگى آن با مصالح اسلام و مسلمین و قوانین مى‏باشد. بنابر این، بالا رفتن قیمت در اثر احتکار یا کاهش آن در اثر افزایش بى ‏رویه واردات، که به تولید داخلى ضربه زند، هیچیک مطلوب نیست.[2]

این نظریه که در شرایط خاص حاکم شرع می تواند قیمت گذاری کند مورد تأیید بسیاری از فقها، مثل: شیخ مفید در مقنعه[3]، شهید اول در لمعه و شهید ثانی در شرح آن[4] ، حضرت امام در تحریر الوسیله[5] ، فرزند ایشان آقا مصطفی در شرح آن[6] و آیت الله گلپایگانی در شرح وسیلة النجاة[7]، می باشد.[8]

 

کنعانی هرندی بازدید : 71 شنبه 31 خرداد 1393 نظرات (0)
پرسش
آیا تعبیر «لابکین علیک بدل الدموع دما» در فرض پذیرش صدور زیارت ناحیه از معصوم دلالت بر معنای حقیقی دارد؟ برخی در جایز دانستن اضرار و آسیب‌رسانی در عزاداری (مانند لطمه زدن و ... ) به این فقرات استناد می‌کنند.
پاسخ اجمالی
برای امام حسین(ع) زیارت‌های مختلفی نقل شده است. یکی از این زیارت‌ها، زیارتی است که از ناحیه مقدس امام زمان(ع) صادر شده و به همین دلیل به زیارت «ناحیه مقدسه» معروف شده است. این متن، که به نقلی امام زمان(ع) با آن جدّ بزرگوار و شهید خود امام حسین(ع) را زیارت کرده‌اند مورد تأیید علمای شیعه قرار گرفته است.[1] در بخشی از زیارت ناحیه مقدسه چنین آمده: «فَلَأَنْدُبَنَّکَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً، وَ لَأَبْکِیَنَّ عَلَیْکَ بَدَلَ‏ الدُّمُوعِ‏ دَماً، حَسْرَةً عَلَیْکَ وَ تَأَسُّفاً عَلَى مَا دَهَاکَ وَ تَلَهُّفاً، حَتَّى أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصَابِ وَ غُصَّةِ الِاکْتِیَاب‏»؛[2] صبح و شب برای تو ناله می‌کنم و بجای اشک بر تو خون می‌گریم. این کار را به خاطر حسرت خوردن بر تو و از روی ناراحتی و بلایی که بر تو وارد شده و از روی اندوه و حزن بر تو انجام می‌دهم. تا این‌که از غم مصیبت‌ها و غصه ناراحتی‌ بمیرم.
با دقت در متن این زیارت؛ معلوم می‌شود که این عبارت‌ها، کنایه از شدّت ناراحتی و غم و اندوه است؛ نه این‌که معنای حقیقی آن اراده شده باشد.  به عبارت دیگر، گوینده این سخنان نمی‌خواهد با وسیله‌ای خارجی، چشمان خود را خون آلود کند، بلکه ناظر به آن است که از شدت اشک، چشمانم خون‌آلود می‌شوند.
از طرفی، گریه زیاد که بر اثر شدت حزن و اندوه بر انسان مستولی می‌شود، اضرار به نفس حساب نمی‌شود و تا حدی شخص ماتم زده اختیار آن‌را در دست ندارد. خصوصاً این‌که این ناراحتی، بر اثر مصیبتی باشد که مربوط به امور دینی و الهی است. برخلاف کارهایی از قبیل قمه زنی و... که کاملاً اختیاری و موجب اضرار به نفس و مهم‌تر از آن موجب وهن دین می‌شود.
بر این اساس، این زیارت نمی‌تواند مجوزی برای اموری چون قمه‌زنی باشد.
برای آگاهی بیشتر «برهنه شدن و سینه زدن در عزای امام حسین، سؤال 10990 را مطالعه کنید.
 

[1]. ر.ک: «زیارت ناحیه مقدسه»، 4152.
[2]. ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، محقق و مصحح: قیومی اصفهانی، جواد، ص 501، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1419ق.
کنعانی هرندی بازدید : 94 جمعه 16 خرداد 1393 نظرات (0)

پرسش
سلام؛ در کتب حدیث شیعه؛ مانند کافی و من لا یحضر از قول پیامبر(ص) آمده به زنان نوشتن یاد ندهید: لا تعلّموهن الکتابة، این حدیث را چگونه می‌‌توان توجیه و تفسیر نمود؟
پاسخ اجمالی
روایت مطرح شده با آن‌که برخی راویانش به صراحت توثیق نشده‌اند، اما در مجموع نزد علمای حدیث و رجال قابل اعتماد است.
اما از جهت متن با در نظر گرفتن روایاتی که هر دو گروه زنان و مردان را تشویق به آموختن علم می‌کند، این روایت، مقید به شرایط زمانی خاص و افراد خاص گردیده؛ با این توضیح که در زمان صدور روایت، نوشتن و خواندن قابل تفکیک بود؛ یعنی می‌شد افرادی عالم و با سواد باشند، اما قادر بر نوشتن نباشند. بنابراین یاد ندادن کتابت به زنان منافاتی با علم آموزی آنان نداشت و این روایت با روایاتی که تشویق به آموختن علم کرده‌اند در تعارض و تناقض نخواهد بود. مؤید این گفتار، بخش آخر روایت است که می‌فرماید به آنان سوره نور را بیاموزید.
علاوه بر آن، شاید مراد حدیث، آن باشد که شغل کتابت – که در آن زمان شغل مرسومی بوده و در غالب موارد، مردان درگیر آن بودند – را به آنان نیاموخته و آنان را وارد شغلی مردانه نکنید، بلکه مشاغلی را به آنان بیاموزید که کمکی برای پایبند نمودنشان به خانه و خانواده و تربیت فرزند باشد؛ از همین‌رو در روایت، آموختن نخ ریسی به بانوان به عنوان شغلی جایگزین مورد تشویق قرار گرفته است.
کنعانی هرندی بازدید : 32 شنبه 10 خرداد 1393 نظرات (0)

پرسش

ارتباط با ارواح چه حکمی دارد؟ ارتباط با ارواح خوب مثل ارواح اولیاء، بزرگان جهت بهره گیری که بیشتر معنوی هست چیست؟
پاسخ اجمالی
هر چند احضار روح، از لحاظ عقلی ممکن است اما از لحاظ شرعی، گروهی از مراجع تقلید آن را اگر براى غرض عقلائى باشد، دارای اشکال نمی‌دانند، اما برخی دیگر[1] به لحاظ مفاسدی که این عمل می‌تواند داشته باشد، آن را جایز نمی‌شمارند.
ضمائم:

پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[2]

حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی):

احضار روح اگر براى غرض عقلائى بوده و همراه با امر حرام یا مستلزم آن ‏نباشد اشکال ندارد.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):

احضار روح و ارتباط با ارواح عقلاً امکان پذیر است، ولی این کار شرعاً جایز نیست و مفاسد زیادی به بار می آورد. شرح این مطلب را در کتاب «ارتباط با ارواح» نوشته‌ایم.
http://makarem.ir/compilation/?lid=0&mid=61805&CatID=6510 (لینک دسترسی به کتاب)
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):

بهترین عمل، انجام واجبات و ترک محرمات و عمل به سیره اهل البیت(ع) است.

حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):

به طور کلی احضار ارواح جایز نیست و راه رسیدن به درجات معنوی همان انجام واجبات و ترک محرمات است.
 

[1]. آیات عظام مکارم شیرازی و صافی گلپایگانی.
[2]. استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنه‌ای، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی، نوری همدانی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست.
کنعانی هرندی بازدید : 132 جمعه 09 خرداد 1393 نظرات (0)
پرسش

تفسیر آیه 26 سوره اعراف چیست، و منظور از لباس تقوا در این آیه چه می‌تواند باشد؟

پاسخ اجمالی
 
در آیه مورد پرسش، خداوند می‌فرماید؛ اى فرزندان آدم! لباسى براى شما فرستادیم که اندام شما را مى‌‏پوشاند و مایه زینت شما است. اما لباس پرهیزگارى بهتر است! منظور از فرستادن لباس در این آیه این نیست که از آسمان لباسى فرستاده شده، بلکه منظور این است که امکانات لازم براى تهیه لباس را در زمین قرار دادیم. در ادامه آیه بعد از ذکر لباس ظاهر و پوشاندن عورت ظاهرى، به ذکر لباس باطن و چیزى که عیب‌‌های باطنى را مى‏‌پوشاند پرداخت، و می‌گوید لباس تقوا برای شما بهتر است.
مفسران در معنای لباس تقوا نظریات مختلفی ارائه داده‌‌اند. برخی از این نظریات چنین است: مقصود از لباس تقوا، عمل صالح است. منظور حیاء است که همچون لباسى تقوا بر تن انسان مى‌‏پوشاند. منظور لباس پشمى و درشت است که زاهدان به منظور تواضع، بر تن می‌کنند. منظور لباس جنگ یعنى زره و کلاه خود و دیگر وسائل جنگى است. و... 
کنعانی هرندی بازدید : 15 پنجشنبه 01 خرداد 1393 نظرات (0)
پاسخ اجمالی
خطبه‌ای منسوب به امام علی(ع) وجود دارد که در آن از هیچ کلمه نقطه‌داری استفاده نشده است و تمام خطبه بدون نقطه می‌باشد. البته این خطبه در نهج البلاغه وجود ندارد، بلکه در منابع دیگر ذکر شده است. سید رضى در جمع‏آورى سخنان امام علی(ع)، روشى مخصوص به خود داشته است و آن این‌که وى، بناى نوشتن و جمع‌آورى مجموع سخنان علی(ع) را نداشته، به همین جهت، از بین منابع فراوانى که داشته، قسمت‌هایى را گل‌چین نموده است. او خود نیز در مقدمه کتاب، به این نکته اشاره کرده که آنچه می‌آورد انتخاب شده‌هایى از کلمات و نامه‌هاى آن‌حضرت است.[1]
برخى چنین پنداشته‌اند که سخنان امیر مؤمنان على(ع) تنها حجمى معادل نهج البلاغة دارد، یا خطبه‌ها و نامه‌هاى آن‌حضرت را منحصر در همان تعداد نموده‌اند، در حالى‌که چنین نیست. مسعودى که حدود صد سال قبل از سید رضى می‌زیسته، در «مروج الذهب» می‌گوید: «هم اکنون چهار صد و هشتاد و اندى خطبه از على(ع) در دست مردم است».[2] و یا آمُدى در «غرر الحکم»، پانزده هزار کلمه قصار از امیر المؤمنین(ع) نقل کرده است، در حالى‌که کلمات قصار نهج البلاغة، 480 کلمه است.
کتاب‌های فراوان دیگرى نیز پیرامون کلمات آن‌حضرت تحریر شده؛ مانند تحف العقول، روضة الواعظین و... که بیش از یک‌صد و اندى کتاب قبل از نهج البلاغة، خطبه‌هاى امام علی(ع) را جمع کرده‌اند.
کنعانی هرندی بازدید : 21 پنجشنبه 01 خرداد 1393 نظرات (0)
پاسخ اجمالی
مهرهایی که نمازگزار در نماز از آن استفاده می‌کند دو نوع است. یکی تربت و خاک کربلا، و نوع دیگر سایر چیزهایی که سجده بر آنها صحیح است.
به برکت ایثاری که سید الشهداء در بذل جان و مال در سرزمین کربلا انجام داده، خداوند آثاری؛ مانند برکت و شفاء در خاک آن سرزمین قرار داده است.
امام کاظم(ع) در ضمن حدیثی فرمود: خداوند تربت جدم حسین(ع) را برای شیعیان و دوستان ما شفا قرار داده است.[1]
بر این اساس بوسیدن خاک کربلا برای تبرک و شفا امر شایسته‌ای است که هیچ منع عقلی یا شرعی ندارد؛ زیرا بوسیدن تربت امام حسین(ع) در واقع نوعی تکریم، ابراز ارادت و زنده نگه‌داشتن یاد و خاطره آن‌حضرت است که خود این عمل، نوعی بزرگداشت کمال و فضلیت است.
امّا نسبت به سایر خاک‌ها باید گفت به دلیل تبرک به خاک کربلا کم کم این عمل به صورت عادت در مورد سایر خاک‌ها نیز جریان یافته و این نیز به خودی خود ایرادی ندارد؛ زیرا نظر به این‌که از مهر مورد نظر در ارتباط با خدا استفاده شده و شخص نمازگزار بر آن سجده کرده و با سجده بر آن، در مقابل خدا تواضع نموده، از این جهت تبرک یافته و بوسیدن آن از باب تیمن و تبرک جایز است.
 

[1]. «... فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَهَا شِفَاءً لِشِیعَتِنَا وَ أَوْلِیَائِنَا»، مجلسى، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی‏، چاپ دوم‏، 1403ق‏.

کنعانی هرندی بازدید : 11 دوشنبه 22 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

ولادت و حسب و نسب

بنا بوشته مورخين ولادت على عليه السلام در روز جمعه 13 رجب در سال سى‏ام عام الفيل (1) بطرز عجيب و بيسابقه‏اى در درون كعبه يعنى خانه خدا بوقوع پيوست،محقق دانشمند حجة الاسلام نير گويد:

اى آنكه حريم كعبه كاشانه تست‏ 
بطحا صدف گوهر يكدانه تست‏ 
گر مولد تو بكعبه آمد چه عجب‏ 
اى نجل خليل خانه خود خانه تست

پدر آنحضرت ابو طالب فرزند عبد المطلب بن هاشم بن عبد مناف و مادرش هم فاطمه دختر اسد بن هاشم بود بنا بر اين على عليه السلام از هر دو طرف هاشمى نسب است (2)

اما ولادت اين كودك مانند ولادت ساير كودكان بسادگى و بطور عادى نبود بلكه با تحولات عجيب و معنوى توأم بوده است مادر اين طفل خدا پرست بوده و با دين حنيف ابراهيم زندگى ميكرد و پيوسته بدرگاه خدا مناجات كرده و تقاضا مينمود كه وضع اين حمل را بر او آسان گرداند زيرا تا باين كودك حامل بود خود را مستغرق در نور الهى ميديد و گوئى از ملكوت اعلى بوى الهام شده بود كه اين طفل با ساير مواليد فرق بسيار دارد.

شيخ صدوق و فتال نيشابورى از يزيد بن قعنب روايت كرده‏اند كه گفت من با عباس بن عبد المطلب و گروهى از عبد العزى در كنار خانه خدا نشسته بوديم كه فاطمه بنت اسد مادر امير المؤمنين در حاليكه نه ماه باو آبستن بود و درد مخاض داشت آمد و گفت خدايا من بتو و بدانچه از رسولان و كتابها از جانب تو آمده‏اند ايمان دارم و سخن جدم ابراهيم خليل را تصديق ميكنم و اوست كه اين بيت عتيق را بنا نهاده است بحق آنكه اين خانه را ساخته و بحق مولودى كه در شكم من است ولادت او را بر من آسان گردان ، يزيد بن قعنب گويد ما بچشم خودديديم كه خانه كعبه از پشت(مستجار) شكافت و فاطمه بدرون خانه رفت و از چشم ما پنهان گرديد و ديوار بهم بر آمد چون خواستيم قفل درب خانه را باز كنيم گشوده نشد لذا دانستيم كه اين كار از امر خداى عز و جل است و فاطمه پس از چهار روز بيرون آمد و در حاليكه امير المؤمنين عليه السلام را در روى دست داشت گفت من بر همه زنهاى گذشته برترى دارم زيرا آسيه خدا را به پنهانى پرستيد در آنجا كه پرستش خدا جز از روى ناچارى خوب نبود و مريم دختر عمران نخل خشك را بدست خود جنبانيد تا از خرماى تازه چيد و خورد(و هنگاميكه در بيت المقدس او را درد مخاض گرفت ندا رسيد كه از اينجا بيرون شو اينجا عبادتگاه است و زايشگاه نيست) و من داخل خانه خدا شدم و از ميوه‏هاى بهشتى و بار و برگ آنها خوردم و چون خواستم بيرون آيم هاتفى ندا كرد اى فاطمه نام او را على بگذار كه او على است و خداوند على الاعلى فرمايد من نام او را از نام خود گرفتم و بادب خود تأديبش كردم و او را بغامض علم خود آگاه گردانيدم و اوست كه بتها را از خانه من ميشكند و اوست كه در بام خانه‏ام اذان گويد و مرا تقديس و تمجيد نمايد خوشا بر كسيكه او را دوست دارد و فرمانش برد و واى بر كسى كه او را دشمن دارد و نافرمانيش كند. (3)

و چنين افتخار منحصر بفردى كه براى على عليه السلام در اثر ولادت در اندرون كعبه حاصل شده است بر احدى از عموم افراد بشر چه در گذشته و چه در آينده بدست نيامده است و اين سخن حقيقتى است كه اهل سنت نيز بدان اقرار و اعتراف دارند چنانكه ابن صباغ مالكى در فصول المهمه گويد:

و لم يولد فى البيت الحرام قبله احد سواه و هى فضيلة خصه الله تعالى بها اجلالا له و اعلاء لمرتبته و اظهارا لتكرمته. (4)

يعنى پيش از آنحضرت احدى در خانه كعبه ولادت نيافت مگر خود او واين فضيلتى است كه خداى تعالى به على عليه السلام اختصاص داده تا مردم مرتبه بلند او را بشناسند و از او تجليل و تكريم نمايند.

در جلد نهم بحار در مورد وجه تسميه آنحضرت بعلى چنين نوشته شده است كه چون ابوطالب طفل را از مادرش گرفت بسينه خود چسباند و دست فاطمه را گرفته و بسوى ابطح آمد و به پيشگاه خداوند تعالى چنين مناجات نمود.

 

تعداد صفحات : 10

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    طرح فرستادن صلوات برای سلامتی امام زمان (عج) - انتخاب کنید و صلوات بفرستید
    آمار سایت
  • کل مطالب : 92
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 10
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 6
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 20
  • بازدید ماه : 16
  • بازدید سال : 261
  • بازدید کلی : 10,208
  • کدهای اختصاصی
    دعای فرج سوره قرآن

    //Ashoora.ir|Live Beginsپخش زنده حرم وصیت شهدا مهدویت امام زمان (عج) تاریخ روز

    دعای عظم البلا
    ذکر کاشف الکرب
    روزشمار فاطمیه دانشنامه عاشورا
    لینک ثابت مطالب

    بنده دیگری مباش در حالی‌که خداوند تو را آزاد آفرید! چیست؟

    آیا خیانت در امانت نسبت به کفار و خائنان جایز است؟
    فرق خمس با مالیات چیست؟
    سریع الاستجابة ترین دعا جهت رسیدن به حاجت کدام است؟
    تفسیر و معنای کلمه عزم در قرآن چیست؟
    حوض كوثر
    کدام آیات قرانی، روش تفسیر قرآن به قرآن را تأیید می‌کند؟
    سال هجری و میلادی چه تفاوتی دارند؟
    آیا آفرینش آسمان و زمین و ارزاق ، در شش روز است یا هشت روز!؟
    احترام به پدر و مادر
    زکات در کنار نماز، نشانه جامعیت اسلام
    خلاصه ای از زندگی نامه حضرت ابالفضل العباس(ع)
    زندگى نامه و سیره حضرت زینب سلام الله علیها
    خلاصه ای از زندگی نامه پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله)
    نوجوان هوشمند
    در تنگنای زندگی
    سیمای سوره حجر
    سیمای سوره ابراهیم
    سیمای سوره یوسف
    آشنایی با علوم قرآنی
    آشنایی با سوره مبارکه نساء
    خلقت و شعور حیوانات
    آشنایی با سوره مائده
    شناخت قرآن کریم
    قرآن کتاب جهان داری
    تغذیه در اسلام
    دلائل عدم تحریف قرآن کریم
    اعجاز در قرآن کریم
    نگاهی به سوره ی حمد
    شفاعت ؛ مقاله ای از حضرت آیت الله احدی
    معانی مختلف قرآن از لحاظ لغت
    قرآن، اعجاز جهانی و جاویدان اسلام
    آشنایی با سوره مبارکه آل عمران
    نگاهی به بزرگ ترین سوره قرآن بقره
    نگاه به قرآن کریم باعث افزایش دید چشم می شود . . .
    خدایا
    دانستنی های قرآن
    ستايش بيكران
    گفتارهای رهبری درباره حضرت ام البنین سلام الله علیها
    تاريخ و مكان تولد حضرت زهرا (س)
    روز مادر
    چهل منقبت حضرت فاطمه ی زهرا (علیهاالسّلام)
    نماز، از بين برنده گناهان
    خدا مرا به واسطه ى همان يك نماز بخشيد
    ماجرای هجوم به خانه حضرت زهرا عليها السلام
    گريه بر فراق پدر يا بر ظلم دشمن ؟
    داستانی در مورد فدك
    زهد فاطمه (س)
    تابوت جالب و نیك
    "علم بهتر است یا ثروت؟" و پاسخ حضرت علی(ع)